تورم (Inflation) چیست؟
تورم! کلمهای که احتمالا در روزمره زیاد شنیده باشید. هر وقت صحبت از افزایش قیمتها میشود به دنبالش ابراز ناراحتی از تورم در ایران هم شنیده میشود که امروزه دیگر این معضل اقتصادی به سطح جهانی کشیده شده است و شاهد افزایش تورم در کشورهای پیشرفته نیز هستیم. اگر دوست دارید بیشتر در رابطه با ماهیت تورم اقتصادی و اوضاع اقتصاد جهان بدانید در ادامه ی این مقاله همراه ما باشید تا با مفهوم تورم چیست آشنا شوید.
مفهوم تورم به زبان ساده
تورم (Inflation) این پدیدهی پولی در لغت به معنای ورم کردن است. در واقع هر زمانی که اختلاف قیمت واقعی یک کالا یا خدمات با قیمتی که به فروش میرود زیاد شود به اصطلاح میگویند قیمت متورم شده است که به این افزایش سطح عمومی قیمتها، تورم میگویند. تورم اثراتی چون افزایش قیمت کالا و خدمات، کاهش ارزش پول و کاهش قدرت خرید جامعه را به دنبال خواهد داشت.
حتما برای شما هم پیش آمده است که پولی را برای خرید کالایی کنار گذاشته ولی به دلیل افزایش متناوب قیمت، از خرید آن جا مانده باشید. تورم دقیقا زمانی رخ میدهد که قیمتها در کل اقتصاد افزایش داشته باشد و به دنبال آن ارزش پول شما کاهش یابد و این دقیقا دلیل جا ماندن شما از خرید است. به عنوان مثال فرض کنید در سال ۱۳۹۰ شمسی، شما هشت میلیون تومان پول نقد داشتید و با قیمت پراید هفت میلیون و هشتصد هزار تومانی درآن زمان، توانایی خرید ماشین داشتید اما در حال حاضر (مرداد ۱۴۰۱) قیمت پراید حدود صد و هشتاد و پنج میلیون تومان است و شما دیگر با آن هشت میلیون تومان توانایی خرید ماشین ندارید و ارزش پول شما ( همان هشت میلیون) کم شده است.
البته تورم فقط مختص به یک سری کالا و خدمات نیست، بلکه افزایش گسترده قیمتها در یک بخش یا یک صنعت، مانند تجارت خودرو یا انرژی و در نهایت به کل اقتصاد یک کشور اشاره دارد که گاهی هم میتواند به صورت تورم منفی ظاهر شود و به حالت برعکس، همهی کالاها و خدمات ارزان شوند. اما آیا این اتفاق برای اقتصاد خوب است؟
تورم منفی (Deflation)
کاهش متناوب قیمتها، تورم را به سمت صفر و بعدتر منفی هدایت میکند. تورم منفی زمانی پیش میآید که قیمت داراییها و کالاها در طول زمان کاهش یابد. کاهش قیمت منجر به قدرت خرید بیشتر برای مصرف کننده میشود و برعکس حالت تورم مثبت، شما می توانید با همان مقدار پول، کالاها یا داراییهای بیشتری بخرید. در ظاهر، کاهش تورم ممکن است برای مصرفکنندگان خوشایند به نظر رسد. اما این کاهش قیمت یک چالش بزرگ برای اقتصاد به حساب میآید.
اقتصاددانان هشدار میدهند که کاهش تورم میتواند حتی خطرناکتر از تورم کنترلنشده برای اقتصاد باشد چرا که وقتی کاهش تورم و تورم منفی رخ میدهد، مصرفکنندگان به امید کاهش قیمت بیشتر، خرید فعلی خود را به تعویق میاندازند و به مرور منجر به کاهش یا توقف رشد و چرخه اقتصادی میشود. چرا که افراد تمایل به خرید نخواهند داشت و تولیدکنندگان نقدینگی بدست نمیآورند. در نتیجه به دنبال آن شاهد کاهش دستمزدها و در نهایت فلج شدن اقتصاد میشویم.
چرا تورم به وجود می آید؟
سال ۱۹۸۰ میلادی در ایالات متحده آمریکا، یک بلیط سینما به طور متوسط ۲.۸۹ دلار قیمت داشت که تا سال ۲۰۱۹، تا حدود قیمت ۹.۱۶ دلار افزایش یافت. تورم، نوعی پدیده اقتصادی است که در همهی کشورها به مقدارهای متفاوت وجود دارد. هر کشور که دچار تورم است علتهای متفاوت خودش را دارد که در ادامهی مقاله به عوامل پدیدآورندهی آن خواهیم پرداخت.
تورم تقاضا – کشش (Demand-pull inflation)
یکی از عوامل رایج در وجود آمدن تورم، عامل “کشش تقاضا” است این پدیده زمانی رخ میدهد که تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش مییابد اما همراه با آن به اندازهی نیاز، عرضه افزایش ندارد. تولید کنندگان و عرضهکنندگان در کوتاهمدت توانایی افزایش تولید و عرضه به اندازه کافی برای پاسخگویی به تقاضا جدید به وجود آمده را ندارند، در نتیجه عرضهکننده برای برقراری تعادل، قیمت را افزایش میدهد.
تورم ناشی از فشار هزینه (Cost-push inflation)
یکی دیگر از عوامل تورم، افزایش هزینههای تولید و ارائه خدمات است که عرضهکنندگان با آن رو به رو میشوند. عواملی چون افزایش قیمت مواد اولیه، افزایش هزینهی حقوق و دستمزد نیروی کار، مالیات و دیگر عوامل میتواند کسب و کارها را مجبور کند که قیمت کالاها و خدمات خود را افزایش دهند که این میتواند منجر به افزایش کلی قیمتها در سطح کلان وایجاد و افزایش تورم شود.
تورم ناشی از کاهش ارزش پول (devaluation)
کاهش ارزش پول، زمانی اتفاق میافتد که یک ارز در مقایسه با سایر ارزها ارزش خود را از دست بدهد. برای مثال طی یک سال اخیر شاهد کاهش چشمگیر ارزش لیر ترکیه (TRY) در برابر دلار آمریکا بودیم؛ در واقع یک سال قبل با پرداخت یک دلار فقط میتوانستید ۸ لیر دریافت کنید درحالی که اکنون همان یک دلار برابر ۱۸ لیر میباشد که این نشاندهنده پایین آمدن ارزش لیر ترکیه است. این امر واردات را گرانتر میکند و میتواند منجر به تورم شود یا در مثالی دیگر اگر ارزش دلار آمریکا در برابر یورو کاهش یابد، برای خرید همان مقدار یورو، دلار بیشتری لازم است. اگر یک کسب و کار آمریکایی از اروپا کالا وارد کند، ممکن است برای پوشش هزینههای افزایش یافته، نیاز به افزایش قیمت دلاری داشته باشد.
تورم ناشی از افزایش حقوق و دستمزدها (rising wages)
افزایش دستمزدها همیشه برای افراد خوشایند بوده ولی آیا همیشه این افزایش حقوق و دستمزد منجر به افزایش قدرت خرید افراد میشود؟ این اتفاق به ظاهر دلچسب، میتواند عواقبی از جمله تورم اقتصادی را به دنبال داشته باشد، بهویژه افزایش حداقل حقوق برای کارگران که اثر چند برابری دارد چرا که وقتی کارگران پول بیشتری دریافت میکنند، عموما آن پول را برای خرید کالاها و خدمات مصرف میکنند و این افزایش تقاضا ناشی از نقدینگی بیشتر دست افراد در نهایت منجر به افزایش قیمتها و تورم میشود. همچنین افزایش حقوق و دستمزد، هزینه تولید را افزایش میدهد که در نتیجه افزایش هزینه تولید و نیروی کار گرانتر، منجر به افزایش قیمت کالا و خدمات عرضه شده میشود. البته تاثیر افزایش دستمزد بر تورم چیزی است که بین کارشناسها اختلاف نظر وجود دارد و اعتقاد دارند که افزایش حداقل حقوق با افزایش تورم مطابقت ندارد چرا که افزایش دستمزد باعث میشود کارفرمایان، کارگران کمتر اما با بهرهوری بالاتر استخدام کنند.
انتظارات تورمی (Inflation Expectations)
یکی دیگر از عوامی که میتواند باعث تورم شود، انتظارات و نگرانی تورمی شرکتها و کارگران است. چرا که این نگرانی کارگران را ترغیب میکند برای جبران افزایش هزینههای روزمره، دستمزد بیشتری درخواست کنند و یا از ترس افزایش قیمت احتمالی، تصمیم به خرید کالاها بگیرند و تقاضا را افزایش دهند. درخواست برای دستمزدهای بالاتر از سمت کارگران منجر به افزایش کالا و خدمات شرکتها برای حفظ حاشیه سود خواهد شد.
ابر تورم (Hyperinflation) چیست؟
ابر تورم معمولاً زمانی رخ میدهد که عرضه پول به طور قابل توجهی افزایش داشته باشد اما رشد اقتصادی به اندازهای که باید، این افزایش عرضه را پشتیبانی نکند. افزایش عرضه پول اغلب ناشی از چاپ و تزریق پول توسط دولت است که اکثراً جهت رفع کسری بودجه صورت میگیرد. افزایش عرضه و زیاد شدن پول دست افراد، منجر به تقاضای بیشتر میشود که اگر متناسب با آن عرضه نباشد و رشد اقتصادی صورت نگیرد، افزایش قیمتها و کاهش ارزش واقعی پول را به دنبال خواهد داشت.
در واقع زمانی که نرخ تورم، بیش از ۵۰ درصد در ماه رشد کند، شاهد ابر تورم (Hyperinflation) خواهیم بود که این شدت افزایش هزینهها، آن را از سایر انواع تورم متمایز میکند. در واقع ابر تورم یا همان هایپراینفلیشن، پدیدهی اقتصادیای است که به ندرت و در پی اتفاقهای خاص مانند ناآرامیهای داخلی، جنگ و یا انقلابها اتفاق خواهد افتاد که معروفترین آن در اوایل دهه ۱۹۲۰، ابرتورم در جمهوری وایمار، اتفاق افتاد که قیمتها هر ماه دهها هزار درصد افزایش داشت و به شدت هم به اقتصاد آلمان آسیب وارد کرد. این ابرتورم دقیقاً بعد از جنگ جهانی اول به علت چاپ پول توسط دولت جهت پرداخت بدهیها رخ داد.
رکود تورمی (stagflation) به زبان ساده
رکود تورمی که با اسم ایستایی تورمی هم شناخته میشود، یک رویداد اقتصادی است که در آن شاهد نرخ تورم بالا همراه با نرخ رشد اقتصادی پایین میباشیم که در این شرایط معضل بیکاری هم همواره افزایش دارد. متاسفانه اغلب اقداماتی که برای کاهش تورم طراحی میشوند ممکن است باعث افزایش سطح بیکاری شود و برعکس سیاستهای طراحی شده برای کاهش بیکاری، ممکن است تورم را تشدید بخشد.
علت رکود تورمی چیست؟
همواره در مورد علل رکود تورمی بین اقتصاددانان اتفاق نظر وجود ندارد و هر مکتب اقتصادی دیدگاه خاص خود را ارائه می دهد. با این حال، دو نظریه اصلی وجود دارد، یکی شوک عرضه و دیگری سیاستهای اقتصادی ضعیف است.
شوک عرضه (Supply shock)
در تئوری شوک عرضه، گفته میشود رکود تورمی زمانی رخ میدهد که یک اقتصاد با افزایش یا کاهش ناگهانی عرضه یک کالا یا خدمات (شوک عرضه) مواجه شود. در چنین شرایطی، تعادل بین عرضه و تقاضا از بین میرود. در واقع شوک عرضه یک رویداد غیرمنتظره است که عرضه یک محصول یا کالا را تغییر میدهد و منجر به تغییر ناگهانی قیمت میشود. شوک عرضه مثبت تولید را افزایش میدهد و باعث کاهش قیمتها میشود، در حالی که شوک عرضه منفی تولید را کاهش میدهد و باعث افزایش قیمتها میشود. شوکهای عرضه میتواند توسط هر رویداد غیرمنتظرهای که تولید را محدود میکند یا زنجیره تامین را مختل میکند، مانند بلایای طبیعی یا رویدادهای ژئوپلیتیکی و کلان ایجاد شود. برای مثال نفت خام یکی از کالاهایی است که به دلیل موقعیت ناپایدار آن در خاورمیانه، در برابر شوکهای منفی عرضه آسیبپذیر است.
سیاست اقتصادی ضعیف
نظریه دوم بیان میکند که رکود تورمی میتواند نتیجه یک سیاست اقتصادی ضعیف باشد. دولتها میتوانند با سیاستهای اشتباهی که اتخاذ میکنند به صنایع آسیب رسانند و یا به دلایل اشتباه، بدون در نظر گرفتن عواقب آن، تصمیم به افزایش عرضه پول بگیرند و نهایتاً وقوع همزمان این سیاستها میتواند منجر به کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم شود.
برای مثال قابل توجهترین رکود تورمی که شاهد بودیم در دهه ۱۹۷۰ در ایالات متحده آمریکا رخ داد. شروع رکود تورمی در دهه ۱۹۷۰ به دلیل سیاست اقتصادی ضعیف و ناپایدار فدرال رزرو ایالات متحده در طول سال های رونق اواخر دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بود. فدرال رزرو برای پایین نگه داشتن بیکاری و افزایش تقاضای کلی برای محصولات و خدمات در دهه ۱۹۶۰ سیاستهای اشتباهی اعمال کرد که باعث کاهش نرخ بیکاری غیرطبیعی در طول این دهه شد و چیزی به نام مارپیچ قیمت-دستمزد (Wage-price spiral) پدید آمد.
رکود تورمی مسکن چیست؟
رکود تورمی ترکیب دو معضل اقتصادی رکود و تورم است. در بازار مسکن، زمانی که تعداد خرید و فروشها کاهش پیدا کند به اصطلاح وارد رکود مسکن و زمانی که میانگین قیمت املاک و مستغلات افزایش پیدا کند، دچار تورم مسکن شدیم. از جمله عواملی که باعث تورم در بازار مسکن خواهد شد، افزایش تقاضا، افزایش قیمت مواد اولیه ساخت و ساز و همچنین کاهش ارزش پول است. اما چه وقت ما شاهد رکود تورمی در بازار مسکن خواهیم بود؟ زمانی که در بازار شاهد افزایش قیمت مسکن شویم و همزمان شاهد کاهش تعداد معاملات باشیم به اصطلاح وارد رکود تورمی مسکن شدیم.
تورم هسته ای (Core Inflation) چیست؟
تورم هسته ای (Core Inflation) همان تغییر قیمت در کالاها و خدمات است اما با این تفاوت که نوسانات قیمتی بخش غذا و انرژی را شامل نمیشود. قیمت این اقلام اغلب پرنوسان است و با حذف آنها میشود پیشبینی دقیقتری از نرخ تورم داشت. همچنین از تورم هستهای برای تعیین تأثیر افزایش قیمتها بر درآمد مصرفکننده نیز استفاده میشود. تورم هستهای با دو شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) و شاخص هزینههای مصرف شخصی (PCE) اندازهگیری میشود. روش دیگری که برای محاسبه تورم هستهای به کاربرده میشود، روش دادههای پرت (outliers) است که محصولاتی را که بیشترین تغییرات قیمتی را داشتهاند حذف میکند.
محاسبه تورم
تورم به تغییرات قیمت در طول زمان در سطح کلی کالاها و خدمات در سراسر اقتصاد اشاره دارد. تورم در واقع مقایسه قیمتهای فعلی کالاها و خدمات با قیمتهای قبلی آنان است. برای محاسبه تورم پارامترهای مختلفی وجود دارد از جمله شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)، شاخص قیمت کالاهای صادراتی (XPI)، شاخص قیمت کالاهای وارداتی (MPI)، شاخص قیمت خرده فروشی (RPI) و شاخص قیمت عمده فروشی (WPI) که در ادامه به توضیح معروفترین آنها، شاخص CPI یا همان شاخص بهای مصرفکننده خواهیم پرداخت.
شاخص قیمت مصرف کننده ( CPI)
شاخص CPI، مخفف Consumer Price Index میانگین تغییر قیمت و هزینههای پرداخت شده توسط مصرفکنندگان در زمانهای مختلف را اندازهگیری میکند. به فرض اگر شاخص CPI سالانه ۱۰ درصد باشد، و شما ۱۰۰ دلار داشته و قصد خرید با آن را داشته باشید، تقریباً ۱۰ درصد کمتر از یک سال پیش قدرت خرید دارید. در واقع شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، تورم را اندازهگیری میکند و پرکاربردترین معیار برای سنجش تورم است. شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) در واقع قدرت خرید شما را نشان میدهد و به عنوان یک ابزار اقتصادی، برای تعیین تأثیر سیاست اقتصادی دولت استفاده میشود.
درصد تغییر CPI در یک دوره زمانی را نرخ تورم می گویند
نرخ تورم آمریکا
نرخ تورم سالانه فعلی آمریکا که همان شاخص CPI تعریف میشود، برای ماه آگوست ۲۰۲۲ به ۸.۵ درصد رسید. این بدان معناست که قیمتها برای مجموعه وسیعی از کالاها و خدمات در ایالات متحده از آگوست ۲۰۲۱ تا آگوست ۲۰۲۲ به طور متوسط ۸.۵ درصد افزایش یافته است. همچنین تورم هستهای که تصویری با ثباتتر از وضعیت فعلی تورم ارائه میدهد، برای ماه آگوست ۲۰۲۲ به ۵.۹ درصد رسید.
در حال حاضر فدرال رزرو، بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا به دلیل تورم بالا، شروع به افزایش نرخ بهره کرده است تا با سیاست انقباضی، تا حدی نقدینگی را از سطح جامعه جمعکند و تورم را کنترل کند که این نوع فعالیتها توسط بانک مرکزی آمریکا، باعث ریزش بازارهای سهام آمریکا و بازار رمزارزها شد. بر اساس شواهد، تورم بالا همیشه تاثیر منفی بر شاخص S&P500 داشته و بهترین بازدهی در بازار سهام وقتی محقق شده است که شاهد تورم بین ۲ تا ۳ درصدی بودیم.
تاثیر تورم بر بازار سرمایه و رمزارزها
با تداوم تورم، دولتها سعی در کنترل افزایش قیمتها با سیاستهای مختلف انقباضی خواهند داشت. یکی از راهحلهایی که بانک مرکزی اعمال میکند افزایش نرخ بهره است که نقدینگی را از سطح جامعه جمع کند و به این صورت تقاضا کمتر شود. سیاستی که در حال حاضر فدرال رزرو آمریکا جهت کنترل تورم فعلی آمریکا اعمال میکند و اعلام کرده است تا زمانی که تورم قابل کنترل شود، به این افزایش نرخ بهرهها ادامه خواهند داد. اما این اتفاق چه تاثیری بر بازار سهام و بازار رمزارزها خواهد داشت؟ چرا با هر بار اعلام افزایش نرخ تورم قیمت این داراییها ریزش میکند؟
اتفاقی که میافتد این است که با افزایش نرخ بهره، تمایل افراد به سرمایه گذاری در داراییهای کمریسک و مطمئن بیشتر میشود و سعی میکنند از بازارهای پرریسکی چون سهام و ارزهای دیجیتال دوری کنند و به مرور سرمایه خود را از این بازارها خارج میکنند که منجر به کمشدن تقاضا و ریزش قیمتها میشود. همچنین پیشبینی افراد از این اتفاق باعث ریزش قیمت بعد از هر بار اعلام افزایش تورم و نرخ بهره است.
جمعبندی
تورم (Inflation) یکی از مباحث مهم اقتصاد کلان، نشاندهندهی میزان افزایش قیمت در سطح جامعه است. عوامل کلان متفاوتی میتواند باعث تورم و کاهش ارزش پول شود. در حال حاضر عواملی چون پاندمی کرونا، جنگ روسیه-اوکراین باعث تشدید تورم در سطح جهانی شده است که علاوه بر عواقب اقتصادی منفی چون گرانی کالا و خدمات، کاهش قدرت خرید و…. میتواند تاثیرات منفی اجتماعی از جمله پدیدهی فقر، افزایش نابرابری اجتماعی که به مرور منجر به نفرت اجتماعی، دزدی و… میشود را به دنبال داشته باشد. در این مقاله به زبان ساده این پدیده را شرح دادیم.