بازار ارزهای دیجیتال یک اقیانوس بیانتهاست که در آن باید ابزارهایی داشته باشیم تا مسیر درست را به ما نشان دهند. این ابزارها شاخص های مهم ارز دیجیتال هستند. این شاخصها به ما کمک میکنند بفهمیم بازار در چه حالتی قرار دارد، وقت خرید است یا فروش؟ چه موقع باید دست نگه داریم؟ اگر کسی بخواهد بدون شاخصها معامله کند در این بازار ضرر میکند. در این مطلب میخواهیم مهمترین شاخصهای ارز دیجیتال را بررسی کنیم، این شاخصها شامل شاخصهای درون زنجیرهای مثل SORP و CVDD و شاخصهای تکنیکالی مثل RSI ،MACD و میانگین متحرک هستند. همچنین شاخصهای روانشناسی بازار مثل ترس و طمع یا شاخصهای کلان مثل نرخ تسلط بیت کوین را معرفی میکنیم. پس با ما همراه باشید.
شاخص های مهم ارز دیجیتال کدامند؟
شاخص های مهم ارز دیجیتال مثل ابزارهای اندازهگیری در بازار عمل میکنند. درست مثل پزشکی که برای تشخیص وضعیت بدن از فشار خون و ضربان قلب کمک میگیرد، یک تریدر هم برای تحلیل بازار به شاخصها نیاز دارد. این شاخصها به ما نشان میدهند بازار در چه شرایطی قرار دارد، قدرت خریداران بیشتر است یا فروشندگان، روند صعودی قوی است یا ضعیف و حتی احساسات جمعی معاملهگران در چه حالتی قرار دارد.
شاخص های ارز دیجیتال دو دسته هستند:
- شاخصهای تکنیکال که از روی نمودار قیمت و حجم معاملات محاسبه میشوند.
- شاخصهای درون زنجیرهای (On-Chain) که از دادههای بلاک چین استخراج میشوند.
اهمیت شاخصها این است که جلوی تصمیمگیریهای هیجانی را میگیرند و به شما کمک میکنند منطقی خرید و فروش کنند. اگر شاخصها را خوب بشناسید، میتوانید فرصتهای سودآور بازار را پیدا کرده و ریسک ضرر را کمتر کنید.
شاخصهای روانشناسی بازار (Market Sentiment Indicators)
این گروه احساسات جمعی سرمایهگذاران را میسنجد و به تشخیص رفتار جمعی کمک میکند:
شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index)؛ نبض احساسات معاملهگران

ترس و طمع یا Fear and Greed Index یکی از محبوبترین ابزارهای روانشناسی بازار است که احساسات کلی سرمایهگذاران را اندازهگیری میکند. این شاخص عددی بین ۰ تا ۱۰۰ است. هر چه عدد به سمت صفر برود، نشاندهنده ترس شدید در بازار است و وقتی به سمت ۱۰۰ میل کند، نشاندهنده طمع شدید سرمایهگذاران خواهد بود.
کاربرد اصلی این شاخص در تشخیص رفتار جمعی معاملهگران است. وقتی همه در ترس شدید قرار دارند و شاخص خیلی پایین است، بازار در کف قیمتی قرار دارد و فرصت خرید خوبی خواهد بود. برعکس، وقتی طمع زیاد شود و شاخص به بالای ۷۰ یا ۸۰ برسد، احتمال اصلاح قوی وجود دارد.
شاخص ترس و طمع بر اساس چند عامل محاسبه میشود:
- نوسانات قیمت
- حجم معاملات
- روند شبکههای اجتماعی
- گوگل ترندز
به همین دلیل تصویر خوبی از احساسات بازار ارائه میدهد.
معاملهگران حرفهای از این شاخص برای تصمیمگیری خلاف جمع استفاده میکنند؛ یعنی وقتی همه در ترس هستند به فکر خرید میافتند و وقتی طمع غالب است برای فروش یا برداشت سود اقدام میکنند.
شاخصهای کلان بازار (Macro Indicators)
این شاخصها وضعیت کلی بازار را نشان میدهند:
شاخص نرخ تسلط بیت کوین (Bitcoin Dominance)؛ بررسی قدرت پادشاه بازار

دامیننس بیت کوین سهم بیت کوین از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال را نشان میدهد. به زبان ساده، این شاخص بیان میکند چه مقدار از سرمایه موجود در بازار کریپتو در بیت کوین متمرکز است و چه مقدار به آلت کوینها اختصاص دارد.
وقتی نرخ تسلط بیت کوین بالا میرود، یعنی بیشتر سرمایهگذاران به بیت کوین اعتماد دارند و پول خود را در آن سرمایه گذاری میکنند. این حالت در زمانهای ریزش بازار یا شرایط پرریسک رخ میدهد چون بیت کوین نسبت به آلت کوینها امنتر است. برعکس، وقتی این شاخص کاهش پیدا کند، نشان میدهد سرمایه گذاران به آلت کوینها اعتماد کردهاند و اصطلاحا فصل آلت کوینها یا آلت سیزن (Altseason) آغاز شده است.
کاربرد اصلی شاخص تسلط بیت کوین برای تریدرها این است که بتوانند بهتر بین سرمایهگذاری در بیت کوین یا آلت کوینها تصمیم بگیرند. مثلا اگر شاخص صعودی باشد، تمرکز بر بیت کوین منطقیتر است. اما اگر نزولی باشد، فرصتی عالی برای رشد آلت کوینها خواهد بود.
شاخص توتال؛ بررسی کلی ارزش بازار کریپتو

شاخص توتال یا ارزش کل بازار، مجموع ارزش تمام ارزهای دیجیتال را نشان میدهد. توتال یکی از شاخص های مهم ارز دیجیتال است که نشان میدهد چه مقدار سرمایه وارد بازار کریپتو یا از آن خارج شده است. وقتی توتال رشد میکند یعنی سرمایهگذاران پول بیشتری در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کردهاند و وقتی کاهش پیدا میکند یعنی سرمایه از بازار خارج شده است.
کاربرد اصلی این شاخص در تحلیل روند کلی بازار است. برای مثال اگر توتال صعودی باشد، حتی اگر بعضی از ارزها نوسان منفی داشته باشند، میتوان نتیجه گرفت که بازار در یک روند صعودی قرار دارد. برعکس، کاهش توتال هشداری از شروع یک بازار نزولی است.
یکی دیگر از کاربردهای توتال مقایسه آن با دامیننس بیت کوین است. اگر توتال در حال رشد اما تسلط بیت کوین کمتر شود، یعنی پول بیشتری در آلت کوینها سرمایه گذاری شده است. این وضعیت نشانه شروع فصل آلت کوینهاست.
شاخصهای آنچین (On-Chain Indicators)
این شاخصها از دادههای بلاکچین استخراج میشوند و وضعیت واقعی سرمایهگذاران و چرخههای قیمتی را نشان میدهند:
شاخص SORP؛ دماسنج سود و زیان معاملهگران

شاخص SORP (Spent Output Profit Ratio) یکی از شاخصهای مهم آنچین است که نشان میدهد کوینهایی که خرج میشوند در سود هستند یا در ضرر. این شاخص با تقسیم قیمت فروش کوین بر قیمت خرید آن محاسبه میشود. اگر عدد شاخص بیشتر از ۱ باشد یعنی تریدرها کوینهای خود را با سود میفروشند. برعکس، وقتی عدد کمتر از ۱ شود نشان میدهد ارزها با ضرر فروخته میشوند.
کاربرد اصلی SORP در تحلیل احساسات بازار است. وقتی این شاخص بالاتر از ۱ است، میتوان نتیجه گرفت که بیشتر سرمایهگذاران از موقعیت سودآور خارج میشوند و این موضوع ممکن است فشار فروش ایجاد کند. از طرف دیگر وقتی شاخص برای مدت طولانی زیر ۱ بماند، بازار در روند نزولی است و تریدرها نا امید هستند. همین وضعیت فرصت خوبی برای خرید در کف قیمتی محسوب میشود.
تریدرهای حرفهای از SORP برای تشخیص نقاط برگشت روند استفاده میکنند. مثلا اگر این شاخص دوباره از زیر ۱ به بالای ۱ برگردد نشانه شروع یک چرخه صعودی است. در واقع SORP مثل یک دماسنج عمل میکند و حرارت بازار را به شما نشان میدهد.
شاخص CVDD؛ پیشبینی کفهای قیمتی بیت کوین

شاخص CVDD (Cumulative Value Days Destroyed) یکی از شاخص های مهم ارز دیجیتال درونزنجیرهای است که برای تشخیص کفهای قیمتی بیت کوین استفاده میشود. این شاخص ترکیبی از دو مفهوم است:
- ارزش کوینهایی که منتقل میشوند.
- مدت زمانی که آن کوینها در کیف پول ارز دیجیتال نگهداری شدهاند.
به زبان ساده، هر چه یک کوین قدیمیتر باشد و با ارزش بیشتری منتقل شود، تاثیر بیشتری روی CVDD خواهد داشت.
نکته مهم این است که CVDD یک خط حمایتی بلندمدت روی نمودار بیت کوین ایجاد میکند. در گذشته چندین بار این خط توانسته کفهای اصلی بازار را بهخوبی نشان دهد. مثلا در چرخههای قبلی، زمانی که قیمت بیت کوین به محدوده خط CVDD نزدیک شد، شاهد یک روند صعودی جدید در بازار بودیم.
کاربرد این شاخص بیشتر برای سرمایهگذاران بلندمدت است. اگر قیمت خیلی پایینتر از CVDD قرار بگیرد، احتمال دارد فرصت خریدی عالی در بازار ایجاد شده باشد. بنابراین CVDD ابزاری ارزشمند برای شناسایی نقاط ورود مطمئن و جلوگیری از خرید در قیمتهای حبابی به شمار میرود.
مدل Stock To Flow؛ پیش بینی کمیابی و ارزش بیت کوین

مدل Stock To Flow (S2F) یکی از معروفترین مدلها برای تحلیل بیت کوین است که توسط تحلیلگر مشهوری به نام PlanB معرفی شد. این مدل بر پایه کمیابی یا همان «ندرت» طراحی شده است. در این مدل موجودی کل یک دارایی (Stock) بر مقدار تولید سالانه آن (Flow) تقسیم میشود. هر چه نسبت S2F بالاتر باشد یعنی آن دارایی کمیابتر است و به همین دلیل ارزشمندتر تلقی میشود.
بیت کوین چون عرضه محدودی دارد (۲۱ میلیون واحد)، با هر هاوینگ (Halving) سالانه کمتر تولید میشود. همین اتفاق باعث میشود شاخص S2F افزایش پیدا کند و در نتیجه قیمت بیت کوین هم طبق این مدل باید در بلندمدت رشد کند. برای مثال بعد از هر هاوینگ، این مدل پیشبینی میکند که قیمت بیت کوین وارد فاز صعودی جدید میشود.
کاربرد مدل S2F برای سرمایهگذاران بلندمدت است. این مدل به آنها کمک میکند آینده قیمت بیت کوین را بهتر پیش بینی کنند و بتوانند در سرمایهگذاری صبور باشند. البته باید توجه داشت که S2F همیشه دقیق عمل نمیکند و در کوتاهمدت ممکن است اختلاف زیادی با قیمت واقعی داشته باشد، اما همچنان یکی از مهمترین شاخصهای تحلیلی در بازار کریپتو به شمار میرود.
هش ریت (Hash Rate)؛ قدرت و امنیت شبکه بیت کوین

هش ریت به معنای قدرت پردازش شبکه است. این شاخص نشان میدهد چه مقدار از توان محاسباتی ماینرها برای تایید تراکنشها و ایجاد بلاکهای جدید استفاده میشود. هر چه هش ریت بالاتر باشد، یعنی شبکه قویتر و ایمنتر عمل میکند.
برای مثال شبکه بیت کوین بر اساس الگوریتم SHA-256 کار میکند و ماینرها برای پیدا کردن جواب معادلات پیچیده باید قدرت محاسباتی زیادی به کار بگیرند. افزایش هش ریت نشانه مثبتی برای بازار است چون امنیت شبکه بیشتر میشود و احتمال حملههایی مثل حمله ۵۱ درصد کاهش پیدا میکند.
از دید سرمایهگذاری، هش ریت یک شاخص مهم است چون رابطه مستقیم با اعتماد سرمایهگذاران دارد. وقتی هش ریت در حال افزایش باشد یعنی ماینرها به آینده بیت کوین خوشبین هستند و سرمایهگذاری بیشتری در تجهیزات استخراج ارز دیجیتال انجام دادهاند. برعکس اگر هش ریت کاهش پیدا کند نشانه ضعف یا کاهش سود استخراج است.
معاملهگران از هش ریت برای بررسی سلامت کلی شبکه و پیدا کردن نقاط احتمالی تغییر روند استفاده میکنند. هش ریت مثل ضربان قلب شبکه بیت کوین است که وضعیت آن را نشان میدهد.
شاخص تغییر قیمت واقعی (Realized Price)؛ بررسی ارزش واقعی بازار

تغییر قیمت واقعی یکی از شاخص های مهم ارز دیجیتال است که تصویری واقعیتر از ارزش بازار بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال ارائه میدهد. در این شاخص، بهجای محاسبه ارزش بازار بر اساس قیمت فعلی، ارزش هر کوین بر اساس آخرین قیمتی که جابهجا شده در نظر گرفته میشود.
برای مثال اگر یک بیت کوین سالها قبل با قیمت ۵ هزار دلار خریده شده و هنوز خرج نشده باشد، در شاخص قیمت واقعی همان ۵ هزار دلار ثبت میشود نه قیمت فعلی بازار. کاربرد اصلی Realized Price در تشخیص کفها و سقفهای بازار است. وقتی قیمت بازار پایینتر از قیمت واقعی باشد، یعنی بخش زیادی از سرمایهگذاران در ضرر هستند و این وضعیت به معنای نزدیک بودن کف بازار است. برعکس وقتی قیمت بازار خیلی بالاتر از قیمت واقعی باشد، احتمال حباب بودن قیمت و اصلاح شدید زیاد است.
تریدرها و سرمایهگذاران بلندمدت از این شاخص استفاده میکنند تا موقعیتهای مطمئن خرید یا فروش را پیدا کنند. این قیمت واقعی به شما میگوید بیت کوین یا هر ارز دیگری واقعا چقدر «ارزشگذاری» شده است.
شاخص گردش (MVRV Ratio)؛ بررسی سود و زیان کلی بازار

MVRV Ratio یک شاخص آنچین است که نسبت ارزش بازار (Market Cap) به ارزش واقعی (Realized Cap) را نشان میدهد. این شاخص کمک میکند بفهمیم آیا یک ارز دیجیتال بیش از حد ارزشگذاری شده است یا کمتر از ارزش واقعیاش معامله میشود.
اگر مقدار MVRV خیلی زیاد باشد (مثلا بالای ۳ یا ۴)، نشان میدهد بیشتر سرمایهگذاران در سود هستند و احتمال دارد بازار وارد فاز اصلاح شود. برعکس، وقتی این شاخص پایین بیاید (مثلا زیر ۱)، یعنی بیشتر سرمایهگذاران ضرر کردهاند و این وضعیت نزدیک کف بازار رخ میدهد.
کاربرد اصلی MVRV در تشخیص زمانهای مناسب برای خرید و فروش است. سرمایهگذاران بلندمدت اغلب وقتی شاخص زیر ۱ قرار دارد وارد بازار میشوند، چون نشاندهنده فرصت خرید در قیمتهای پایین است. از طرف دیگر وقتی مقدار آن بیش از حد افزایش پیدا کند، احتمال اصلاح قیمت بالا میرود.
شاخص انتقال ارزش در بین بلاک چین ها؛ جریان سرمایه بین شبکهها

شاخص انتقال ارزش بین بلاک چینها (Inter-chain Value Transfer) یکی از شاخصهای جدید و جذاب کریپتو است که نشان میدهد چه مقدار سرمایه از یک شبکه بلاک چین به شبکه دیگر منتقل میشود. این شاخص به ما کمک میکند بفهمیم سرمایهگذاران به کدام بلاک چینها اعتماد بیشتری دارند و جریان اصلی سرمایه به کجا میرود.
برای مثال اگر مقدار زیادی سرمایه از شبکه بیت کوین به شبکه اتریوم یا سایر بلاک چینها منتقل شود، نشان میدهد علاقه به استفاده از آن شبکهها (مثلا برای دیفای (Defi) یا ان اف تی (NFT)) بیشتر شده است. برعکس اگر سرمایه دوباره به بیت کوین برگردد، به معنای سرمایه گذاری بیشتر در دارایی امنتر است.
کاربرد اصلی این شاخص در تشخیص روندهای کلان بازار است. معاملهگران و سرمایهگذاران میتوانند با بررسی آن تصمیم بگیرند در کدام بلاک چین یا پروژهها تمرکز داشته باشند. همچنین این شاخص به شناسایی موجهای بزرگ سرمایهگذاری کمک میکند؛ مثلا وقتی سرمایه زیادی به بلاک چینهای لایه دوم وارد شود، احتمالا رشد آن حوزه رشد زیادی میکند.
شاخصهای تکنیکال (Technical Indicators)
این دسته از شاخصها با نمودار قیمت و حجم معاملات محاسبه میشوند و بیشتر برای تحلیل روندها و نوسانات بازار کاربرد دارند:
شاخص میانگین متحرک؛ خط روند ساده برای معاملهگران

میانگین متحرک یا Moving Average (MA) یکی از پرکاربردترین شاخص های مهم ارز دیجیتال برای تحلیل تکنیکال است که به تریدرها کمک میکند روند کلی بازار را تشخیص دهند. این شاخص با محاسبه میانگین قیمت در یک بازه زمانی مشخص (مثلا ۲۰، ۵۰ یا ۲۰۰ روزه) ساخته میشود و نوسانات ریز بازار را هموار میکند. به همین دلیل نمودار آن به شکل یک خط ساده نمایش داده میشود.
کاربرد اصلی MA در شناسایی خط روند است. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی و اگر پایینتر باشد، روند نزولی است. برای مثال میانگین متحرک ۲۰۰ روزه یکی از محبوبترین شاخصهاست و بسیاری از سرمایهگذاران آن را مرز بین بازار گاوی و خرسی میدانند.
یکی دیگر از کاربردهای مهم MA، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. وقتی قیمت به خط میانگین نزدیک میشود، اغلب واکنش نشان میدهد و همین موضوع فرصتهای معاملاتی خوبی ایجاد میکند. معاملهگران حرفهای اغلب چند میانگین متحرک با دورههای مختلف را با هم ترکیب میکنند تا سیگنالهای قویتری دریافت کنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)؛ تشخیص مناطق اشباع خرید و فروش

شاخص Relative Strength Index (RSI) یکی از محبوبترین شاخصهای تکنیکال است که به معاملهگران نشان میدهد آیا یک دارایی بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته شده است. این شاخص بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ نوسان میکند و دو سطح ۳۰ و ۷۰ برای تحلیل آن استفاده میشوند.
وقتی مقدار اندیکاتور RSI بالاتر از ۷۰ قرار بگیرد، بازار در وضعیت اشباع خرید است. یعنی ممکن است قیمت بیش از حد رشد کرده باشد و احتمال اصلاح یا ریزش وجود دارد. برعکس، وقتی شاخص زیر ۳۰ باشد، بازار در وضعیت اشباع فروش است و این وضعیت اغلب نشانهای از نزدیک شدن به کف قیمتی محسوب میشود.
کاربرد RSI فقط در تشخیص اشباع خرید و فروش خلاصه نمیشود. این شاخص واگراییها را هم نشان میدهد. مثلا اگر قیمت در حال افزایش و RSI روند نزولی داشته باشد، احتمال بازگشت روند وجود دارد.
تریدرها از RSI برای زمانبندی ورود و خروج استفاده میکنند. مثلا وقتی شاخص در محدوده اشباع فروش باشد، فرصت خوبی برای خرید است. همچنین وقتی RSI به سطوح بالای ۷۰ میرسد، بسیاری از سرمایهگذاران تصمیم به فروش دارایی یا برداشت سود میگیرند.
شاخص میانگین متحرک نمایی (EMA)؛ تمرکز بر دادههای جدید

میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average (EMA) نوعی میانگین متحرک است که بر خلاف میانگین متحرک ساده (SMA) وزن بیشتری به دادههای جدید قیمت میدهد. همین ویژگی باعث میشود EMA سریعتر به تغییرات بازار واکنش نشان دهد و برای تریدرهای روزانه و کوتاهمدت کاربردی باشد.
مثلا اگر بخواهید روند کوتاه مدت بیت کوین یا یک آلت کوین را بررسی کنید، EMA ابزار مناسبی است چون نوسانات اخیر را بهتر منعکس میکند. بسیاری از تریدرها از EMAهای مختلف مثل ۱۲ روزه و ۲۶ روزه استفاده میکنند و با مقایسه آنها سیگنالهای خرید و فروش به دست میآورند.
یکی از کاربردهای EMA، تشخیص لحظهای است که دو میانگین متحرک همدیگر را قطع میکنند. مثلا وقتی EMA کوتاهمدت بالای EMA بلندمدت قرار میگیرد، سیگنال صعودی صادر میشود و برعکس اگر پایینتر برود، احتمال روند نزولی وجود دارد.
EMA به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت پویا عمل میکند. قیمت معمولا هنگام برخورد با EMA واکنش نشان میدهد و همین موضوع فرصتهای معاملاتی زیادی ایجاد میکند. درواقع باید گفت EMA ابزاری سریع و دقیق است که به معاملهگران کمک میکند زودتر از تغییر روند باخبر شوند.
شاخص نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)؛ شکار نقاط بازگشت بازار

نوسانگر تصادفی یکی از ابزارهای قدیمی و قدرتمند و یکی از شاخص های مهم ارز دیجیتال برای تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران کمک میکند نقاط احتمالی بازگشت قیمت را پیدا کنند. این شاخص با مقایسه قیمت پایانی یک دارایی با محدوده نوسان آن در یک بازه زمانی مشخص، بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ حرکت میکند.
دو سطح مهم در این شاخص ۲۰ و ۸۰ هستند. وقتی شاخص بالای ۸۰ قرار بگیرد، بازار در وضعیت اشباع خرید است و احتمال اصلاح یا نزول قیمت وجود دارد. وقتی شاحص زیر ۲۰ برود، بازار در وضعیت اشباع فروش است و میتواند فرصت خرید ایجاد کند.
کاربرد جذاب نوسانگر تصادفی در تشخیص واگراییهاست. مثلا اگر قیمت در حال تشکیل سقفهای بالاتر باشد اما شاخص سقفهای پایینتر بسازد، این یک واگرایی نزولی است که احتمال ریزش قیمت را افزایش میدهد. برعکس، واگرایی صعودی نشانه آغاز رشد قیمت است.
تریدرها از Stochastic در کنار شاخصهای دیگر مثل RSI یا میانگین متحرک استفاده میکنند تا سیگنالهای مطمئنتری دریافت کنند. این شاخص برای معاملات کوتاهمدت و نوسانگیری اهمیت زیادی دارد، چون تغییرات بازار را سریع نشان میدهد و فرصتهای ورود و خروج دقیقی ارائه میدهد.
شاخص مکدی (MACD)؛ ترکیب قدرتمند روند و مومنتوم

مکدی (Moving Average Convergence Divergence) یکی از پرکاربردترین ابزارهای تکنیکال است که هم روند بازار و هم قدرت حرکت آن را نشان میدهد. این شاخص بر اساس اختلاف دو میانگین متحرک نمایی (۱۲ و ۲۶ روزه) ساخته میشود. نتیجه این اختلاف به شکل یک خط مکدی روی نمودار نمایش داده میشود و خط سیگنال (۹ روزه) برای تایید جهت حرکت به آن اضافه خواهد شد.
زمانی که خط مکدی بالای خط سیگنال قرار بگیرد، سیگنال صعودی صادر میشود و وقتی پایینتر برود، سیگنال نزولی دریافت میکنیم. علاوه بر این، هیستوگرام MACD که اختلاف بین این دو خط را نشان میدهد، قدرت و سرعت روند را بهتر مشخص میکند.
یکی از کاربردهای مهم مکدی، شناسایی واگراییهاست. برای مثال اگر قیمت صعودی اما MACD روند نزولی داشته باشد، احتمال بازگشت روند وجود دارد. معاملهگران از مکدی برای شناسایی نقاط ورود و خروج و همچنین تایید سیگنالهای دیگر شاخصها استفاده میکنند. به دلیل انعطاف بالا، مکدی در تحلیل کوتاهمدت و میانمدت بسیار محبوب است و میتواند فرصتهای معاملاتی دقیقی به شما بدهد.
شاخص حجم تعادلی (OBV)؛ ردپای پول هوشمند در بازار

نمودار حجم تعادلی یا On-Balance Volume (OBV) یکی از ابزارهای کاربردی تحلیل تکنیکال و شاخص های مهم ارز دیجیتال است که رابطه بین قیمت و حجم معاملات را بررسی میکند. ایده اصلی این شاخص ساده است: اگر قیمت در یک روز بالا برود، حجم معاملات آن روز به شاخص OBV اضافه میشود و اگر قیمت پایین بیاید، حجم از شاخص کم میشود. به این ترتیب OBV یک خط روندی ایجاد میکند که جهت جریان سرمایه در بازار را نشان میدهد.
کاربرد اصلی OBV در تشخیص قدرت روند است. اگر قیمت در حال رشد باشد ولی OBV افزایش پیدا نکند، نشان میدهد رشد قیمت پشتوانه قوی ندارد و ممکن است پایدار نباشد. برعکس اگر قیمت هنوز تغییر زیادی نکرده باشد اما OBV رو به بالا حرکت کند، سیگنالی از ورود پول هوشمند و آغاز یک روند صعودی است.
یکی از جذابترین ویژگیهای OBV شناسایی واگراییهاست. برای مثال اگر قیمت نزولی اما OBV روند صعودی داشته باشد، احتمال بازگشت بازار وجود دارد. معاملهگران حرفهای از این شاخص برای تایید سیگنالهای خرید و فروش استفاده میکنند چون OBV به نوعی «اثر پنهان حجم» را آشکار میکند.
شاخص باندهای بولینگر (Bollinger Bands)؛ سنجش نوسان و فرصتهای معاملاتی
بولینگر باند یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که توسط جان بولینگر طراحی شد. این شاخص از سه خط تشکیل میشود:
- یک میانگین متحرک در وسط.
- دو باند بالا و پایین که بر اساس انحراف معیار قیمت رسم میشوند.
فاصله این باندها با خط وسط، میزان نوسان بازار را نشان میدهد.
وقتی بازار نوسان زیادی دارد، باندها بازتر میشوند و وقتی نوسان کم است، باندها به هم نزدیک خواهند شد. این ویژگی به معاملهگران کمک میکند زمانهایی که بازار در آستانه حرکت بزرگ است را تشخیص دهند. مثلا اگر باندها خیلی فشرده شوند، احتمالا یک حرکت بزرگ اتفاق میافتد.
یکی دیگر از کاربردهای باند بولینگر شناسایی نقاط خرید و فروش است. وقتی قیمت به باند بالایی برسد، بازار در وضعیت اشباع خرید است و احتمال اصلاح وجود دارد و برخورد قیمت به باند پایینی نشان میدهد بازار در وضعیت اشباع فروش است و فرصت خوبی برای خرید خواهد بود. تریدرها از باند بولینگر همراه با شاخصهایی مثل RSI یا MACD استفاده میکنند تا سیگنالهای دقیقتری به دست آورند.
شاخص درصد ویلیامز (Williams %R)؛ تشخیص سریع وضعیت اشباع خرید و فروش

درصد ویلیامز یا Williams %R یک نوسانگر تکنیکال است که به تریدرها کمک میکند خیلی سریع متوجه شوند آیا یک دارایی در وضعیت اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) قرار دارد. این شاخص بین ۰- تا ۱۰۰- نوسان میکند. وقتی عدد آن بالای ۲۰- باشد، بازار در حالت اشباع خرید است و احتمال اصلاح یا ریزش قیمت وجود دارد. وقتی هم زیر ۸۰- قرار بگیرد، نشانه وضعیت اشباع فروش است و فرصتی برای خرید خواهد بود.
ویژگی مهم Williams %R سرعت بالای آن در واکنش به تغییرات قیمتی است. برخلاف بعضی شاخصها که با تأخیر سیگنال میدهند، این ابزار خیلی سریع شرایط بازار را نشان میدهد. به همین دلیل بین تریدرهای کوتاهمدت و نوسانگیرها خیلی محبوب است.
یکی دیگر از کاربردهای این شاخص شناسایی واگراییهاست. مثلا اگر قیمت سقفهای جدیدی بسازد اما Williams %R نتواند سقفهای بالاتر ثبت کند، احتمال برگشت روند وجود دارد. البته این شاخص بهتنهایی کامل نیست و ممکن است سیگنالهای اشتباه بدهد. برای همین همراه با ابزارهایی مثل میانگین متحرک یا باند بولینگر استفاده میشود.
جمع بندی
شاخص های مهم ارز دیجیتال به کمک میکنند دادههای آنچین را بهتر بفهمیم و رفتار سرمایهگذاران را تحلیل کنیم. ابزارهایی مانند RSI ،MACD ،EMA و باندهای بولینگر مسیر و قدرت روند را مشخص میکنند. شاخصهایی مثل ترس و طمع یا تسلط بیت کوین هم جنبه روانی و کلان بازار را نشان میدهند. هر کدام از این شاخصها زاویهای متفاوت از بازار را به ما نشان میدهند. اما نکته مهم این است که نباید تنها به یک شاخص تکیه کنیم. بهترین نتیجه زمانی به دست میآید که چند شاخص باهم استفاده شود.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران