تفاوت استیک کردن با کشت سود چیست؟
همیشه در بازار رمز ارزها درآمدهای غیرفعال جذابیت و محبوبیت ویژهای داشته است. استیک کردن رمز ارزها مخصوصاً در چرخههای صعودی بازار، از بهترین و پر طرفدارترین روشها در جهت کسب سود به روش غیرفعال میباشد؛ اما آیا با کشت سود (Yield Farming) نیز آشنایی دارید؟ آیا میدانید تفاوت استیک کردن با کشت سود چیست؟ در ادامه این مقاله با بیتفا همراه باشید تا با مفهوم درآمد غیرفعال و بهترین انواع آن آشنا شویم و سپس به تفاوت میان استیک کردن رمز ارزها و کشت سود بپردازیم.
درآمد غیر فعال در بازار رمز ارزها
درآمد غیر فعال (Passive income) به روشی از درآمد زایی گفته میشود که فرد عملاً هیچ نوع فعالیتی را انجام نمیدهد اما در مقابل، سود کسب میکند. بهترین مثال برای درک این نوع درآمد زایی، سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه مانند بازار بورس یا ارزهای دیجیتال میباشد؛ در هنگام سرمایه گذاری، سرمایه گذار سهام و یا ارزهای مورد نظر خود را خریداری میکند و بعد از آن دیگر هیج فعالیتی ندارد. در صورتی که این سهام شاهد رشد قیمتی باشند سرمایه گذار بدون هیچ نوع فعالیت و دخالتی درآمد کسب میکند؛ به این نوع درآمدزایی، درآمد غیرفعال گفته میشود.
بازار رمز ارزها نیز از آنجایی که یک بازار سرمایه به حساب میآید، پر از فرصتهای درآمدزایی به روش غیرفعال میباشد. یکی از اصلیترین روشها برای کسب درآمد غیرفعال در این بازار، سرمایه گذاری میباشد؛ اما این تمام ماجرا نیست. کاربران در این بازار علاوه بر آن که ارزهایی را خریداری میکنند تا از رشد قیمتی آنها سود ببرند، میتوانند با سپرده گذاری ارزهای خود حجم دارایی خود را نیز افزایش دهند تا با رشد قیمتی آنها سود دو چندان دریافت کنند. این سپرده گذاریها در بازار رمز ارزها به دو روش استیکینگ و کشت سود انجام میشود که هر دو از بهترین روشها در جهت کسب درآمد غیر فعال میباشند. در ادامه با هر یک از این دو مورد آشنا شده و به تفاوت آن دو خواهیم پرداخت.
استیک کردن رمز ارزها چیست؟
در جامعه کریپتویی استیک کردن دارایی به این معنا تعریف میشود که سرمایه گذار داراییهای خود را در شبکه بلاکچینی وثیقه قرار میدهد و پاداش دریافت میکند. اما اگر شما یک سرمایه گذار در بازار رمز ارزها هستید و قصد دارید دارییهای خود را استیک کنید بهتر است به صورت عمیقتر با فرایند استیک آشنا شوید.
استیک کردن رمز ارزها به مکانیزم اجماع اثبات سهام (Proof of Stake) مرتبط میشود و فرایند استیکینگ در بلاکچینهایی قابل انجام است که از این نوع مکانیزم بهره ببرند. در بلاکچینهایی که از مکانیزم اثبات سهام استفاده میکنند، اعتبارسنجهایی وجود دارند که وظیفه بررسی صحت تراکنشها و ساخت بلاکها را بر عهده دارند. در این مکانیزم علاوه بر اعتبارسنجها گروهی تحت عنوان وثیقه گذاران یا همان استیک کنندگان وجود دارند که با وثیقه قرار دادن داراییهای خود قدرت اعتبارسنجها را افزایش میدهند. در ادامه با هر یک از این دو گروه ذکر شده بیشتر آشنا خواهیم شد.
اعتبارسنج ها در مکانیزم اجماع اثبات سهام چه نقشی دارند؟
بلاکچینهایی که در آنها از مکانیزم اجماع اثبات کار (PoW) استفاده میشود، ماینرهایی وجود دارند که با مصرف بالای انرژی و توان عملیاتی، همزمان با یکدیگر فعالیت میکنند و در رقابت هستند تا هرکدام سریعتر بتواند بلاکی را ایجاد کند، پاداش استخراج آن بلاک را دریافت کند. ماینرها نقش اساسی در بررسی صحت تراکنشها و حفظ امنیت بلاکچین دارند. در این ساز و کار، هزینه و مصرف انرژی بشدت بالا و سرعت و توان پردازشی (در نتیجه مقیاس پذیری) در سطح پایینی قرار دارد.
اما در مقابل در بلاکچینهایی که از مکانیزم اجماع اثبات سهام (PoS) بهره میبرند، قدرت عملایتی میان اعضا شبکه پخش شده و باعث کاهش مصرف انرژی و افزایش سرعت و عملکرد میشود. در این نوع ساز و کار به جای ماینرها، اعتبارسنجها (Validators) فعالیت دارند؛ اعتبارسنجها در واقع اعضای تشکیل دهنده یک شبکه بلاکچینی هستند. هر کسی این امکان را دارد تا یک اعتبارسنج در یک شبکه بلاکچینی ایجاد کند اما باید از قوانین آن بلاکچین پیروی کند. برای این کار ابتدا باید با تهیه سخت افزارهایی مخصوص، توان عملیاتی آن سخت افزار را در اختیار شبکه قرار دهند و سپس مشغول به بررسی تراکنشها شوند. البته این تمام ماجرا نیست؛ در این نوع بلاکچینها اعتبارسنجها به صورت تصادفی انتخاب شده و تراکنشها را تایید میکنند اما این امکان وجود دارد تا خطایی چه به صورت خواسته و چه به صورت ناخواسته از طرف آنها رخ داده و باعث ایجاد مشکل در شبکه بلاکچینی شود. برای جلوگیری از این موضوع اعتبارسنجها علاوه بر آن که باید توان پردازشی سخت افزارهای خود را در اختیار شبکه قرار دهند، موظف هستند به میزان مشخصی، از رمزارز بومی آن بلاکچین را تهیه کرده و آنها را در استخرهایی وثیقه قرار دهند تا اگر خطایی از آنها سر بزند، جبران خسارات از وثیقه آنها کسر شود. برای مثال در هنگام ایجاد اعتبارسنج در بلاکچین اتریوم، باید ۳۲ واحد رمزارز ETH وثیقه قرار بگیرد؛ در نظر داشته باشید این میزان در بلاکچینهای مختلف متفاوت است. (برای اطلاعات بیشتر در رابطه با استیک اتریوم، پیشنهاد میکنم مقاله “آموزش استیک اتریوم و کسب درآمد از آن” را از سایت بیتفا مطالعه کنید)
استیک کنندگان در مکانیزم اجماع اثبات سهام چه نقشی دارند؟
بالاتر با اعتبارسنجها آشنا شدیم، اعتبارسنجها در حالی که یک استخر ایجاد میکنند و داراییهای خود را در آن وثیقه قرار میدهند (استیک میکنند) اما افراد دیگر نیز میتوانند داراییهای خود را در این استخرها قرار دهند. هر اعتبارسنجی که در استخر خود دارایی بیشتری داشته باشد، قدرت بیشتری در آن شبکه بلاکچینی دارد. افرادی که سرمایه کافی برای راهاندازی اعتبارسنج شخصی خود را ندارند، میتوانند داراییهای خود را در استخر دیگر اعتبارسنجها قرار داده و قدرت آن اعتبارسنج را افزایش دهند؛ به این کار استیک کردن گفته میشود. افرادی که به یک اعتبارسنج قدرت میدهند در پاداش گرفتن او نیز شریک هستند و این پاداش در کل اعضای آن استخر پخش میشود. این پاداش به طور تقریبی و به صورت درصد سالانه اعلام میشود، برای مثال در مقابل استیک رمزارز اتم کاربران سالانه حدود ۱۸ درصد سود دریافت میکنند (در ازای استیک ۱۰۰ واحد اتم در یک سال ۱۸ واحد اتم پاداش دریافت میکنند). البته در نظر داشته باشید که خود اعتبارسنجها میزان درصد پاداش بیشتری دریافت میکنند.
پیشنهاد میکنم مقاله “بهترین ارزهای دیجیتال برای استیک کردن در سال ۲۰۲۲” را نیز از سایت بیتفا مطالعه کنید.
استیک کردن چه ریسکهایی دارد؟
بازارهای مالی همواره دارای ریسک میباشند و استیک کردن داراییهای رمزنگاری شده نیز از این موضوع مستثنا نیستند. یکی از بزرگترین ریسکها در هنگام استیک کردن، مدت زمان قفل شدن آن میباشد. به این منظور که در هنگام استیک کردن داراییهای شما قفل میشود و هنگامی که اقدام به برداشت آن بکنید، دارایی شما بعد از مدت زمان معینی به شما پرداخت میشود، این مدت زمان Lock-Time نام دارد. این میزان در بلاکچینهای مختلف، متفاوت بوده و معمولاً از یک تا سه هفته میباشد. ریسک این مورد در این است که احتمال دارد رمزارز استیک کرده روند ریزشی در پیش گیرد و استیک کننده امکان فروش داراییهای خود را نداشته باشد.
ریسک دیگر آن، استیک کردن در استخرهای اشتباه میباشد. در حالی که استیک کننده در دریافت پاداش با اعتبارسنج شریک میباشد، در صورتی که خطایی از اعتبارسنج رخ دهد نیز استیک کننده شریک به حساب میآید و احتمال دارد برای داراییهای او نیز مشکل پیش آید. البته استیک کردن در استخرهای معتبر ریسک خیلی پایین داشته و نگران کننده نیست.
کشت سود در بازار رمز ارزها چیست؟
بالاتر با عبارت استیک رمز ارزها آشنا شدیم، این نوع استیک کردن تنها برای ارزهای بومی بلاکچینهایی که از مکانیزم PoS بهره میبرند کاربرد دارد، اما نوع دیگری از استیک کردن نیز وجود دارد که به آن کشت سود یا Yield farming گفته میشود. کشت سود در پلتفرمهای دیفای (DeFi) کاربرد دارد و هر جایی که صحبت از نقدینگی و تامین آن باشد، درآمدزایی به روش کشت سود نیز وجود دارد.
کشت سود به این معناست که کاربر، دارایی خود را در اختیار یک پلتفرم دیفای قرار دهد و در مقابل پاداش دریافت کند. در این فرایند کاربران داراییهای خود را در قراردادهای هوشمندی که به اصطلاح استخرهای نقدینگی نامیده میشوند قرار میدهند؛ به این نوع از کاربران تامین کنندگان نقدینگی (Liquidity Provider) گفته میشود. در مقابل کاربرانی هستند که قصد استفاده از این نقدینگی را دارند، آنها از نقدینگی ایجاد شده بهره برده و در مقابل کارمزد پرداخت میکنند؛ بخش زیادی از این کارمزدها به عنوان پاداش به تامین کنندگان نقدینگی پرداخت میشود. منظور از پلتفرمهای دیفای پلتفرمهای مبتنی بر بلاکچین هستند که خدماتی در حوزه امور مالی اما به صورت غیرمتمرکز ارائه میدهند. این نوع پلتفرمها به دستههای مختلف تقسیم میشوند که در ادامه به هر کدام اشاره خواهیم داشت.
صرافیهای غیرمتمرکز
صرافیهای غیرمتمرکز یکی از اساسی ترین نقشها را بازار رمز ارزها دارند. این نوع صرافیها با بهرهگیری از مکانیزم AMM به صورت کاملاً غیرمتمرکز نسبتهای قیمتی برای جفت ارزها را ایجاد میکنند و امکان تبادلات آنها را در فضایی غیرمتمرکز و بی نیاز به اعتماد به فرد دیگر فراهم میکنند. اما اساسیترین فاکتور برای بهینهسازی عملکرد این نوع پلتفرمها داشتن نقدینگی کافی میباشد و نقدینگه حرف اول را در این نوع پلتفرمها میزند. ایجاد نقدینگی در این نوع صرافیها و کسب سود از آن یکی از بهترین روشها برای کسب درآمد غیرفعال است.
پلتفرمهای وام دهی
از دیگر دسته از پلتفرمهایی دیفای میتوان به پلتفرمهای وامدهی اشاره کرد. در این دسته از پلتفرمها کاربران میتوانند نقدینگی خود را در اختیار پلتفرم قرار دهند تا افرادی که نیاز به دریافت وام هستند از آن نقدینگی استفاده کنند. موردی که در رابطه با این نوع پلتفرمها دارای جذابیت است محیط غیرمتمرکز و بی نیاز به اعتماد آن است. در این نوع صرافیها کاربران بدون نیاز به آن که به فرد یا سازمانی اعتماد داشته باشند میتوانند دارایی خود را قرض داده و از آن سود کسب کنند. این مورد نیز یکی از روشهای کسب درآمد غیرفعال از طریق کشت سود است.
کشت سود چه ریسکهایی دارد؟
کشت سود نسبتاً ریسک بالاتری نسبت به استیک کردن دارد. بزرگترین ریسکی که کشت سود درگیر آن است ضرر ناپایدار میباشد. ایجاد نقدینگی معمولاً به صورت جفت ارزی انجام میشود و این امکان وجود دارد که نسبت قیمتی آن دو ارز تغییر کرده و کاربران درگیر ضرر ناپایدار شود. (برای درک بهتر ضرر ناپایدار پیشنهاد میکنم مقاله “آشنایی با مکانیزم AMM و کاربرد آن در صرافی های غیرمتمرکز” را از سایت بیتفا مطالعه کنید)
ریسک دیگری که کشت سود درگیر آن است، کلاهبرداریها و هک شدن پلتفرمها میباشد که احتمال این موضوع بسیار بیشتر است تا احتمال هک شدن یک بلاکچین. در این مورد لحتمال دارد یک پلتفرم هک شده، استخرهای نقدینگی آن خالی شده و تامین کنندگان متضرر شوند. البته انتخاب پلتفرمهای مناسب برای جلوگیری از این ریسک بسیار مهم است.
استیک کردن بهتر است یا کشت سود؟ تفاوت این دو چیست؟
در این مقاله با دو تا از بهترین روشهای کسب درآمد غیر فعال آشنا شدیم. در حالی که خیلی از کاربران کشت سود را نیز به اشتباه استیک کردن خطاب میکنند اما این دو با یکدیگر تفاوت دارند و اهداف مختلفی نیز در پیش دارند.
اولین تفاوتی که این دو با یک دیگر دارند اهداف آنها میباشد. استیک کردن در شبکههای بلاکچینی به منظور حفظ امنیت شبکه انجام میَشود و کاربران با این کار عضوی از یک شبکه بلاکچینی میشوند. این در حالی است که کشت سود به منظور ایجاد و تامین نقدینگی در پلتفرمهای بلاکچینی صورت میگیرد و این موضوع جنبه امنیتی ندارد. کاربران در هنگام تامین نقدینگی و کشت سود عضوی از یک پلتفرم بلاکچینی میشوند.
مورد دومی که این دو با یک دیگر تفاوت دارند در آن است که برای استیک کردن کاربران محدود به استیک کردن ارزهای بومی هستند در حالی که این محدودیت برای کشت سود وجود ندارد. برای مثال در شبکه بلاکچینی آوالانچ کاربان تنها میتوانند رمزارز AVAX که ارز بومی این بلاکچین است را استیک کنند، در حالی که آنها میتوانند تمامی توکنهای سوار بر بستر آولانچ را در پلتفرمهای سوار بر آن قرار داده، تامین نقدینگی کنند و به روش کشت سود درآمد کسب کنند؛ این روش محدود به ارزهای بومی نمیباشد.
در هنگام استیک کردن، کاربران تنها یک رمزارز را استیک میکنند و از ضرر ناپایدار به دور هستند این در حالی است که کشت سود معمولاً به صورت جفت ارزی صورت میگیرد و به دلیل این که امکان دارد نسبت قیمتی این دو ارز تغییر کرده و کاربر متضرر شود، در نتیجه این روش کمی ریسک بالاتری دارد.
از دیگر تفاوتهای این دو میتوان به میزان قفل شدن آنها اشاره داشت؛ به این صورت که برای استیک کردن، معمولاً این میزان زمان (Lock-Time) بیشتر بوده و از این نظر رابط کاربری پایینتری نسبت به کشت سود دارد. مورد آخر از تفاوتهای این دو نیز میزان ریسک آنها میباشد که در قسمت بررسی ریسکهای هر کدام به آن اشاره داشتهایم.
جمعبندی
در این مقاله با دو روش مختلف درآمدزایی از بازار رمزارزها آشنا که گاهی به اشتباه هر دو روش را استیک کردن مینامند. به کاربران بازار رمزارها توصیه میکنم حتماً تفاوت استیک کردن با کشت سود را درک کنند زیرا هر کدام ریسکها و مزیتهای مختلفی دارند و آنها برای تصمیم گیری درست نیازمند به بررسی این فاکتورها هستند. در جواب به این سوال که کشت سود مناسبتر است یا استیک کردن جواب شما چیست؟ خوش حال خواهیم شد اگر نظر خود را در قسمت نظر کاربران با ما به اشتراک بگذارید!