نمودار کندل استیک چیست؟ آشنایی با نمودار کندل استیک
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای مهم در پیشبینی قیمتهای آینده هر ارز دیجیتال است. نمودارهای تحلیل تکنیکال انواع مختلفی از نمودارها شامل نمودار خطی و میلهای هستند، اما نمودار شمعی یا نمودار کندل استیک مهمترین آنهاست. برای تحلیل نمودارهای شمعی، باید دانش کندل شناسی داشته باشید و الگوها را بشناسید. هر معاملهگر برای موفقیت در تحلیل تکنیکال نیازمند شناخت این الگوهای شمعی است. بنابراین، آشنایی کامل با نمودار شمعی بسیار مهم است و به معاملهگرها کمک میکند تا روند بازار را بهتر پیشبینی کنند و تصمیمات بهتری در معاملات خود بگیرند. اما نمودار کندل استیک چیست و از کجا پیدا شد؟ در این مقاله از بیتفا با ما همراه باشید تا در مورد نمودار کندل استیک بیشتر توضیح دهیم و الگوهای آن را معرفی کنیم.
تاریخچه نمودار کندل استیک
نمودار کندل استیک، یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است که تاریخچهای طولانی دارد. این نوع نمودار ابتدا توسط تاجر برنج ژاپنی به نام هوما در سال ۱۸۵۰ ایجاد شد. از آن زمان تا به امروز، ایدهها و اصول اولیه این نمودار چندین بار اصلاح شده و تکامل پیدا کرده است.
در ابتدا، نمودار کندل استیک برای تجارت برنج استفاده میشد، اما با پیشرفت زمان و ورود به بازارهای مالی دیگر، این ابزار تحلیلی به سرعت جایگاه خود را گسترش داد. در حدود سال ۱۹۰۰، چارلز داو به عنوان یکی از بنیانگذاران تحلیل تکنیکال، نمودار کندل استیک را به شکلی تازه و متفاوت از نسخه اولیه ژاپنی، معرفی کرد.
از آن زمان، این نمودار به عنوان یکی از نمودارها و ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی مورد استفاده قرار گرفته است. اصول کلی تحلیل با نمودار کندل استیک، شامل اهمیت روند حرکت قیمت و دلایل تغییرات أن، منعکس شدن تمام اطلاعات قیمت، تأثیر نوسانات بازار و نقش احساسات معاملهگران در حرکت بازار است.
امروزه، معاملهگران ارز دیجیتال و سایر بازارهای مالی، از نمودار کندل استیک به عنوان یک ابزار مهم برای تحلیل و پیشبینی روند بازار و فرصتهای معاملاتی استفاده میکنند. استفاده موثر از این ابزار، به معاملهگران کمک میکند تا تصمیمات بهتری را در معاملات خود بگیرند و به سود بیشتری دست پیدا کنند.
شمع یا کندل چیست؟
شمع یا کندل، یکی از اجزای اصلی نمودار کندل استیک در تحلیل تکنیکال است. برای تشکیل نمودار کندل استیک، نیاز است که در هر بازه زمانی مدنظر، یک مجموعه از مقادیر قیمتی را داشته باشیم. هر شمع دارای دو قسمت است: بدنه و سایهها.
بدنه یا Body، قسمت تو خالی یا پر شده شمع است. این بخش نشان دهنده باز و بسته شدن قیمت در آن بازه زمانی است. اگر بدنه شمع پر شده باشد، قیمت باز شده از قیمت بسته شده بیشتر بوده و در صورتی که بدنه خالی باشد، قیمت بسته شده از قیمت باز شده بیشتر بوده است.
سایهها یا Shadows، خطوط نازکی هستند که از بالای و پایین بدنه شمع به طرف بالا و پایین کشیده میشوند. این خطوط نشان دهنده محدوده کمترین و بیشترین قیمتی است که در طول آن بازه زمانی دیده میشود. به عبارت دیگر، سایه بالایی نشان دهنده بیشترین قیمت و سایه پایینی نشان دهنده کمترین قیمت در آن بازه زمانی است.
ساختار نمودار کندل استیک
در نمودار کندل استیک، موارد مختلفی وجود دارند که هر یک اطلاعات مهمی را درباره روند قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی خاص ارائه میدهند. این اطلاعات شامل Open ،High ،Low و Close میشوند.
قیمت اولیه یا Open
Open قیمت اولیه دارایی در آغاز بازه زمانی مورد بررسی است. اگر روند قیمت در این بازه زمانی به سمت بالا باشد و کندل بالاتر از قیمت باز شدن (Open) بسته شود، قیمت Open در پایین بدنه کندل نشان داده میشود و قیمت بسته شدن دارایی در بالای آن قرار میگیرد. اما اگر روند قیمت نزولی باشد و کندل پایینتر از Open بسته شود،Open بالای شمع و قیمت بسته شدن در پایین آن نشان داده میشود.
بالاترین قیمت دارایی یا High
High بالاترین قیمت یک دارایی در بازه زمانی مورد نظر است و با سایه بالایی یا دم بالای بدنه کندل نمایش داده میشود. اگر قیمت Open و یا بسته شدن کندل برابر با بالاترین قیمت باشد، سایه بالایی وجود نخواهد داشت.
پایینترین قیمت دارایی یا Low
Low پایینترین قیمت دارایی در هر بازه زمانی است و با سایه پایینی یا به شکل دم در زیر بدنه نشان داده میشود. اگر نقطه Open یا قیمت بسته شدن کندل، برابر با کمترین قیمت باشد، سایهای وجود نخواهد داشت.
قیمت بسته شدن دارایی یا Close
قیمت بستن یا Close، آخرین قیمت یک دارایی در یک دوره زمانی مشخص است. وقتی یک دوره زمانی شمع به پایان میرسد. در این قیمت شمع قبلی تکمیل شده و یک شمع جدید در آغاز دوره زمانی جدید شکل میگیرد. این قیمت در بالای بدنه یک شمع سبز یا در پایین بدنه یک شمع قرمز مشخص میشود.
کاربرد نمودار کندل استیک
نمودارهای شمعی، یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی هستند و به ما اطلاعاتی ارزشمند از رفتار بازار ارائه میدهند. با بررسی این نمودارها، ما میتوانیم در یک بازه زمانی مشخص اطلاعاتی در مورد تسلط خریداران و فروشندگان به بازار به دست آوریم. همچنین، بررسی الگوها و نمودارهای شمعی به ما کمک میکند تا احساسات غالب بر بازار را تشخیص دهیم و حرکت قیمت در آینده را پیشبینی کنیم.
استفاده از نمودارهای شمعی و روش پرایس اکشن به معاملهگران اطلاعاتی از رفتارهای بازار میدهد. با بررسی صحیح کندلها و تحلیل رفتار قیمت، میتوان نقاط مناسب برای ورود و خروج از معاملات را مشخص کرد.
توجه به دورههای زمانی مختلف در نمودارهای شمعی نیز بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال، در تایم فریم روزانه که یکی از تایم فریمهای محبوب است، هر شمع در طی روز، قیمت باز و بسته شدن معاملات را در کنار بیشترین و کمترین قیمت روز نمایش میدهد.
باید توجه داشت که استفاده از الگوهای شمعی به تنهایی ممکن است خطرناک باشد و نباید اساس تصمیمگیری معاملاتی را تشکیل دهد. برای اطمینان از اعتبار الگوهای شمعی، معاملهگران باید از سایر ابزارهای تحلیلی استفاده کنند. برخی از این ابزارها شامل موارد زیر هستند:
- نقاط مقاومت و حمایت
- شاخصهای فنی
- الگوهای قیمتی
الگوهای کندل استیک
نمودار کندل استیک الگوهایی دارد که در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند. این الگوها، به معاملهگران کمک میکنند تا روند قیمت را تحلیل و پیشبینی کرده و در تصمیمگیریهای معاملاتی خود از آن استفاده کنند. این الگوها به طور عمده به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
الگوهای صعودی معمولاً پس از یک دوره نزولی در بازار شکل میگیرند و نشانه معکوس شدن روند قیمت به سمت بالا هستند. این الگوها میتوانند فرصتهای مناسبی برای ورود به موقع به بازار و کسب سود باشند.
الگوهای نزولی به عنوان نقاط مقاومت عمل میکنند و معمولاً پس از یک دوره صعودی شکل میگیرند. این الگوها معاملهگران را به وجود نقاطی از مقاومت هشدار میدهند و ممکن است منجر به بستن پوزیشنهای خرید و باز کردن پوزیشنهای فروش شوند.
هرچند الگوهای کندل میتوانند به معاملهگران در روند تحلیل قیمت کمک کنند، اما باید به یاد داشت که هیچ الگویی همیشه کاملا درست عمل نمیکند؛ زیرا روندهای بازار قابل پیشبینی نیستند و الگوها تنها نشان دهنده تمایلات حرکت قیمت هستند، نه تضمینی برای آن.. برخی از مهمترین الگوهای نمودار کندل استیک را در ادامه برررسی میکنیم.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش (Hammer) یک الگوی مهم در تحلیل تکنیکال است که معمولاً در پایین روند نزولی شکل میگیرد. این الگو از بدنهای کوتاه با یک سایه بلند در پایین تشکیل شده است. وجود چکش نشان میدهد که در طول روز میزان فروش بیشتر بوده اما در نهایت، فشار خرید قویتر بوده و قیمت به سمت بالا حرکت کرده است. رنگ بدنه در کندل چکش ممکن است متفاوت باشد، اما چکشهای سبز نمایانگر بازار گاوی و قویتر از چکشهای قرمز هستند.
الگوی چکش معکوس (Inverse Hammer)
الگوی چکش معکوس (Inverse Hammer) نیز یک الگوی صعودی است که به شکلی مشابه چکش شکل میگیرد. تفاوت اصلی این الگو با چکش این است که در چکش معکوس، سایه بالایی بلند و سایه پایینی کوتاه است. این الگو نشانگر فشار خرید و فروش قوی است که به اندازه کافی قوی نبوده تا قیمت را پایین بیاورد. این الگو نشان میدهد که خریداران به زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت.
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
پوشای صعودی (Bullish Engulfing) نیز یک الگوی مهم در نمودار کندل استیک محسوب میشود که از دو کندل تشکیل شده است. کندل اول یک بدنه قرمز کوتاه دارد که به طور کامل توسط یک کندل سبز بزرگتر پوشانده شده است. این الگو نشان میدهد که با وجود اینکه قیمت در کندل دوم پایینتر از کندل اول باز میشود، اما همپوشانی صعودی قیمت باعث افزایش آن و کسب سود برای خریداران خواهد شد.
الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line)
الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line) یک الگوی دو کندلی است که از یک کندل قرمز بلند و به دنبال آن یک کندل سبز بلند تشکیل میشود. وجود فاصله قابل توجه بین قیمت بسته شدن اولین کندل و باز شدن کندل دوم نشان دهنده فشار خرید است. برای تشکیل این الگو، کندل دوم باید در نیمه بالای کندل اول بسته شود.
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
ستاره صبحگاهی (Morning Star) نیز یک الگوی سه کندلی است که نشانه روند نزولی بازار را نشان میدهد. این الگو شامل یک کندل با بدنه و سایه کوتاه در بین دو کندل به رنگ قرمز و سبز با بدنه بلند میشود. این کندل کوچک با کندلهای کناری همپوشانی ندارد، که نشان میدهد فشار فروش در کندل اول کاهش یافته و بازار صعودی نزدیک است.
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) در سه کندل متوالی سبز رنگ با سایههای کوچک و بدنههای پر شکل میشود. این کندلها به تدریج بالاتر از روز قبل باز و بسته میشوند و نشانگر افزایش مداوم فشار خرید پس از یک روند نزولی هستند.
الگوی مرد حلق آویز (Hanging Man)
الگوی مرد حلق آویز (Hanging Man) در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و به معنای فروش بالا در طول بازه زمانی معین است، اما خریداران توانستهاند قیمت را دوباره بالا ببرند. این الگو به عنوان نشانه از دست دادن کنترل بازار توسط گاوها در نظر گرفته میشود.
الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)
ستاره دنباله دار (Shooting Star) نیز در یک روند صعودی شکل میگیرد و دارای یک بدنه کوچک و یک سایه بلند در بالا است. این الگو معمولاً با بازاری کمی بالاتر از باز شدن شروع میشود، به بالاترین حد خود میرسد و سپس مانند سقوط یک ستاره به زمین، پایینتر از قیمت اولیه بسته میشود. این الگو به عنوان یک الگوی نزولی در نظر گرفته میشود.
الگوی پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
پوشای نزولی (Bearish Engulfing) در پایان یک روند صعودی رخ میدهد و شامل یک کندل سبز کوچک بوده که توسط یک کندل قرمز بعدی که بلندتر از آن است، پوشانده میشود. این الگو نشان دهنده کاهش سرعت حرکت قیمت و رکود قریبالوقوع بازار است.
الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
ستاره عصرگاهی (Evening Star) یک الگوی سه کندلی است که از یک شمع کوتاه تشکیل میشود. این شمع کوتاه بین یک شمع سبز بلند و یک شمع قرمز بلند قرار گرفته است. این الگو نشان دهنده معکوس شدن یک روند صعودی است و زمانی قویتر میشود که کندل سوم به طور کامل اولین کندل را پوشانده و پایینتر برود.
الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) از سه کندل قرمز بلند متوالی با سایههای کوتاه یا بدون سایه تشکیل شده است. هر کندل با قیمتی نزدیک به کندلی قبلی باز میشود، اما افزایش فروش، باعث کاهش قیمت با بسته شدن هر کندل میشود. این الگو به عنوان شروع یک روند نزولی تفسیر میشود، زیرا فروشندگان طی سه بازه زمانی معاملاتی متوالی از خریداران پیشی میگیرند.
الگوی پوشش ابر سیاه (Dark Cloud Cover)
پوشش ابر سیاه (Dark Cloud Cover) در پایان یک روند صعودی رخ میدهد و شامل دو کندل قرمز و سبز است. کندل قرمز در این الگو بالای بدنه کندل سبز رنگ قبلی باز شده و زیر نقطه وسط آن بسته میشود. این الگو نشان میدهد که خرسها بازار را تصاحب کردهاند و قیمت را به شدت پایین میآورند. اگر سایههای کندلها کوتاه باشند، نشان میدهد که روند نزولی بسیار تعیین کننده بوده است.
الگوی دوجی (Doji)
الگوی دوجی (Doji) زمانی که باز و بسته شدن بازار تقریباً در یک نقطه قیمت است، شکل میگیرد و بدنهای بسیار کوتاه با سایههایی با طولهای مختلف دارد. این الگو منجر به هیچ سود خالصی برای هیچ یک از طرفین (خریداران و فروشندگان) نمیشود. یک کندل دوجی به تنهایی سیگنال خنثی است، اما میتوان آن را در الگوهای معکوس مانند ستاره صبگاهی و ستاره عصرگاهی مشاهده کرد.
الگوی فرفره (Spinning Top)
الگوی فرفره (Spinning Top) دارای بدنهای کوتاه است که در بین سایههایی با طول مساوی قرار دارد. این الگو نشاندهنده بلاتکلیفی در بازار است و در نتیجه تغییر مهمی در قیمت ایجاد نمیکند. اغلب به عنوان دوره تثبیت یا استراحت پس از یک روند صعودی یا نزولی تفسیر میشود و نشان میدهد که فشار فعلی بازار در حال کاهش و معامله گران درحال از دست دادن کنترل بازار هستند.
آیا الگوهای کندل استیک معتبر هستند؟
الگوهای کندل استیک میتوانند تغییر جهت یا ادامه روند بازار را نشان دهند و به معاملهگران کمک کنند تا موقعیتهای معاملاتی را شناسایی کنند. با این حال نمودار کندل استیک باید در کنار سایر ابزارهای معاملاتی استفاده شود تا نتیجه درستی داشته باشد. تجربه و دانش معاملهگر نیز در تفسیر و استفاده صحیح از الگوهای شمعی بسیار مهم است. بنابراین، استفاده از الگوهای شمعی به عنوان یکی از ابزارهای معاملاتی میتواند مفید باشد، اما تصمیمگیری نهایی باید با توجه به تحلیل دقیق و کامل از تمامی ابزارهای موجود انجام شود.